به نظرم حالا که استادتونه بپرسین ازش! همینو هم به عنوان تکلیف بدین خوشحال شه :))
@فاطمه
بله، ما تو سختافزار همچین استادهای خفنی داشتیم😏😏
اه، علی! صبحی یه کامنتِ بلندبالا برات نوشته بودما، بعد آخراش بودم که یهویی گوشیم خاموش شد.
آره، گفته بودم که، آقا نکن این کار رو با من! حالا من که اونقدرا سر در نمیآرم، ولی بذار لااقل این چند ماه رو به مغزم استراحت بدم، با همین یادداشتهات یهویی میزنه به سرم و شیطونه میگه برم شروع کنم درسای دانشگاه رو پیشپیش بخونم =| البته دوست دارم جاوا رو زودتر شروع کنم و بیشتر یاد بگیرم، ولی خب، چون اصولا با جابهجایی مشکل دارم، میگم بذار لپتاپه رو بگیرم و بعد برم تو کارش، سختمه الان با لپتاپ بابام کار بکنم بعدش جابهجا بشم (وی به همین شیوه، کارهای بسیاری را به پشت گوش انداخته و همگی را تا زمان خریدن لپتاپ به تاخیر میاندازد.)
ولی واقعا دلم برای ریاضی تنگ شده یه مقدار، بیشتر از فیزیک! باورش برام سخته حتی :دی با این که همیشه میگفتم و احتمالا میگم که فیزیک رو به ریاضیات ترجیح میدم، واقعا گسسته رو به فیزیک ترجیح میدم، براساس این شناخت اولیه و ساده و ابتداییم البته.
نمدونم که، خدا آخر و عاقبتمون رو به خیر کنه.
امیدوارم توی تهران هم از این استادا گیر بیاد، حتما میآد. تازه یه چیزی بگم :دی با یکی از استادای کامپیوتر تهران حرف میزدم، بهم گفت (نقل به مضمون) تو اگه واقعا کامپیوتر رو میخوای، بری شهرستان کامپیوتر بخونی بهتر از اینه که برق شریف بزنی :دی چه برسه به الان که کامپیوتر تهران رو میآری، اصلا به نظر من کامپیوتر تهران از شریف هم بهتره بابا.
حالا غیرتی نشی یه وقت :دی
الان یه طوریم که واقعا کامپیوتر شریف رو نیارم و برم تهران ناراحت نمیشم، ولی اگه یه وقت امسال ملت وحشی بشن و همه بیان کامپیوتر و مجبور بشم برم امیرکبیر، آره، ناراحت میشم احتمالا.
+آقا شما شریفیا که همهچی رو خلاصه میکنین، میگم یه مخفف برای کامپیوتر ه
+آه علی! بر طبل شادانه بکوب، پیروز و مردانه بکوب! الان دقیقا آخر خط بالا بودم، که یهویی شارژ لپتاپ هم تموم شد =| نکتهی جالب اینجاست که شارژرش فقط چند سانتیمتر اونطرفتر بود و به برق هم وصل بود =| ولی خب، نکتهی مثبت اینجاست که الان که زدمش شارژ و دوباره روشنش کردم، صفحهِی وب باز مونده بود.
+داشتم میگفتم. آقا شما شریفیا که همهچی رو خلاصه میکنین، میگم یه مخفف برای کامپیوتر هم پیدا کنین اگه تا الان پیدا نکردین، سختمه هی کلمهی به این بلندی تایپ کنم (وی هرچند دیگر به شریف فکر نمیکند، اما ژن تبلی و اختصار طلبیِ شریفیها در رگهایش جریان داشته باشد شاید.)
@ نارا
نکشیمون خفن :)))
@ استیو
شما بیا تهران خودم یه مخففایی یادم بدم دیگه نگی شریفیا همه چی رو خلاصه میکنن :))
حس میکنم شریفیها بیان رو گرفتن :/ =))
پوست شفافتر :دیییی
باشد که مقبول درگاه حضرت حق واقع شویم و روزی ما را نیز به حق، کامپی بخوانند!
سبک زندگی :دییی
+ علی مراقب باش، وبلاگت داره میشه پاتوق مهندسا!
(وی تلاش میکند پیشپیش خودش را در جمع مهندسان بچپاند :دی)
@فاطمه
هنوز ذرهای شک و تردید تو دلم مونده بود که برم شریف، که الان دیگه خیالم راحت شد :دی حیف شد که مهلت انتخاب رشته تموم شده، وگرنه میرفتم اصلا شریف رو میکردم اولویت دومم :دی
ولی فکر کنم شریفیا بیشتر نیستن نسبت به تهرانیا، منتها چون نسبتا بیشتر در مورد دانشگاه حرف میزنن، سلطهی بیشتری دارن به مراتب!
آممم خیلی ریز اومدم فقط بگم که بله درست احتمال میدی، یکجورهایی ناسزا محسوب میشه :دی. هرکی به من میگه خانوم مهندس از صدکیلومتری با تیر میزنمش :))
+ اون CE اگه مخفف مهندسی کامپیوتر نیست، پس چیه؟ چرا به این بچه نمیگی خیالش راحت شه؟ :)
چه جالبه که میای تو اینجور وبلاگ ها بحث دانشگاه و رشته و مهندسی و غیر مهندسی میبینی و میشنوی (میخونی)..
شاید هم مربوط به سنتونه این جور بحثها..
@جوزفین
قبلاً گفته بودن این مورد رو، ولی اینمخففسازیها قراره کار رو راحت کنه، نه که مجبور بشم هی زبان کیبورد رو عوض کنم خب! همین میمکامپ خیلی هم خوب و باحاله!
تازه من یه مدت همهجا میگفتم مهندسی بیوتکنولوژی :دی بعد پیارسال یه روز اومدم دانشگاهتون و وقتی پرسیدم، گفتن تو ساختمون علومپایهست، اون موقع بود که تازه به فکر افتادم و فهمیدم!
میمکاف نههااا، میمکامپ! نمیشه؟.. راه نداره :دی؟ لااقل تو صحبت با تو ازش استفاده میکنم :دی
آرهه، منم تو دو مورد دیده بودم که چقدر بدشون میآد. حقم دارن، رتبهی قبولی این کجا و اون کجا!
+ به نظر شخص من، «اینجور وبلاگا» یعنی وبلاگای پرمغز و باحالِ مهندسای مملکت :دی
نههه! منظورم بالاتر و برتر نیست (وگرنه که باید بگیم امسال کلی آدم از من بالاتر بودن، اصلا مگه میشه؟! :دییییی)، ولی خب تلاش بیشتری کرده به هرحال و دوست داره تلاشش دیده بشه!!
آوو، چه باحال! این موضوع جارگون خیلی جالب بودش برام واقعا، ممنون نوشتی. منتظر پست مربوطه هم هستیم :)
@ استیو
"این جور وبلاگا" یعنی وبلاگ کسانی که تازه واردند به دانشگاه و مهندسی و.. و زیادی تو این جور بحث ها و مقایسه هان..
چون الان دیگه همه مینالند توی جامعه از مهندسی و مهندس بودن.. و این بحث ها و خوشی ها و مقایسه با غیر مهندسی و.. هم فقط مخصوص چند سال اوله.. برای همین میگم جالبه..
البته من خودم مسیر مهندسی خودم رو خوشم میاد و برام مهم بود و حرفهای جامعه رو نمیگم درسته، اما به هر حال حرفای شما رو هم اگه خیلی از مهندسین ورودی سالها پیش بشنون، اونا هم براشون جالب خواهد بود..
اع اسمش گنوم سورته؟ من یادمه ما بهش سربازی سورت یا استیوپید سورت میگفتیم.
ولی خوب انقدر از اون فضا دور شدم که یادم نیست چیزی درست.
عه.... یادش بخیر... منم کلی متعجب شدم وقتی دیدم این الگوریتم رو اوشون طراحی کرده😁